گویند آقا محمد خان قاجارمردی بود لایق،زیبا، دانا و سلحشور.. ولی بنا به دلایلی که حتی بین خود تاریخ نویسان هم اختلاف نظر وجود دارد در آغاز جوانی خواجه می شود و خواجه نه به معنای بزرگی و درویشی بلکه به معنای از دست دادن قدرت مردانگی و بعد از مدتی تمام زیبایی مردانه اش را از دست داده است.. و دقیقا به همین دلیل وقتی که به حکومت ایران رسید بارها مورد خیانت اطرافیانش حتی برادرانش قرار گرفت و آقا محمدخان از این حیث بدبخت ترین زمامداران بود.او هم برای اینکه از خیانت دیگران جلوگیری کند کسانی را که مورد اعتمادش بودند و به او خیانت می کردند شقه می کرد یا زنده دفن می نمود یا در دیگ آبجوش می انداخت و کور کردن مجازات خفیف وی بوده است.

تنها کسانی که از مقربان خواجه ی پادشاه بوده اند و به او خیانت نکرده اند،یکی خانباباجهانبانی بود که برادرزاده اش بود وبعد جانشین او شد و دیگری کتابخوان آقا محمد خان بود..

حتما حالا فهمیدید چرا این همه پرچونگی کردم... اینجا میخوام روایتی رو مستقیما از روی کتاب خواجه تاجدار نوشته ژان گوربنویسم..

طبق تحقیقی که در مورد کتابخانه های عمومی منطقه انجام دادم، متوجه شدم که اکثر کتابخانه های پیشکسوت تر که دارای کتب با ارزش تری هستند متاسفانه دارای سیستم با قفسه ی بسته هستند و این در حالی هست که در یک اتفاق نظر ِ جالب تمام مراجعه کنندگانی که فرم تحقیقی مرا پر نموده اند سیستم قفسه ی باز را ترجیح می دهند. چون بعضی کتب محتوایی متفاوت از اسم شان دارند و به این طریق می توانند با کتابهای بیشتری آشنا بشوند و با مشاهده ی کتب مختلف ممکن است به حوزه ای که علاقه نداشته اند علاقمند بشوند.. کتابداران با قفسه های باز تنها مشکل این سیستم را به هم خوردگی کتب عنوان کرده اند..که آن هم با صبر و آموزش اعضا در جهت بالا بردن فرهنگ کتابخانه قابل حل است .. وجالب این بود که کتابدارانی که کتابخانه شان را با قفسه باز ارائه می دهند، این مشکل را به جان می خرند، زیرا وقتی استقبال و اشتیاق مراجعین را می بینند، می فهند یک چنین مشکل کوچکی نباید سد راه هدفی بزرگتر باشد..

 

(( به خواست اهورامزدا، من چنینمم که راستی را دوست دارم و از دروغ روی گردانم. دوست ندارم که ناتوانی از حق کشی در رنج باشد. همچنین دوست ندارم که حقوق توانا به سبب کارهای ناتوان آسیب برسد. آنچه را که درست است من آن را دوست دارم. من دوست، برده ی دروغ نیستم. من بد خشم نیستم. حتی وقتی خشم مرا بر می انگیزاند، آن را فرو می نشانم. من سخت بر هوس خود فرمانروا هستم.))

این است بخشی از معتقدات داریوش که خود در سنگ نبشته اش اعلام می کند. چنین بیانیه ای از زبان یک شاه در سده ی ششم پ.م به معجزه می ماند. از بررسی دقیق لوح های دیوانی تخت جمشید نتیجه می گیریم که داریوش واقعا هم با مسائل مردم ناتوان همراه بوده است. این لوح ها می گوید که در نظام او حتی کودکان هم از پوشش خدمات حمایت اجتماعی بهره می گرفته اند، دستمزد کارگاران در اساس نظام منضبط مهارت و سن طبقه بندی می شده، مادران از مرخصی و حقوق زایمان و نیز ((حق اولاد)) استفاده می کرده اند، دستمزد کارگرانی که دریافت اندکی داشتند با دریافت جیره ترمیم می شد، تا گذران زندگی شان آسوده تر شود. فوق العاده ((سختی کار)) و ((بیماری)) پرداخت می شد. حقوق زن و مرد برابر بود و زنان می توانستند کار نیمه وقت انتخاب کنند، تا از عهده ی وظایفی که در خانه به خاطر خانواده داشتند ،برآیند.

این همه ((تاُمین اجتماعی)) که لوح های دیوانی هخامنشی گواه آن است، برای سده ی ششم پ.م دور از انتظار است. چنین رفتاری که فقط می توان آن را مترقی خواند، نیازمند ادراک و درون نگری بی پایانی بوده است و مختص شاه مقتدر و بزرگی است که می گوید: ((من راستی را دوست دارم)) و حتی به همسران خود آموخته بود که با تمام توان این راستی و عدالت را مواظبت کنند. آن ها هم درست مثل هر مستخدم و خدمتکار دولت هخامنشی ناگزیر از پذیرش دقیق حساب رسی کلیه درآمدها و مخارج خود بودند و همان نظم و سخت گیری عمومی را شامل می شدند. شاه بر کلیه ی مخارج دربار خویش از جمله مخارج سفر خود و همراهانشان نظارت داشت.

داریوش احساس خود در مورد رسالتش را بخصوص در بنا نبشته ی شوش به طور مشخص این گونه بیان می دارد: ((اهورامزدا، بزرگترین ِ همه خدایان، او مرا خلق کرد، او مرا به شاهی رساند، این کشور را به من واگذاشت که بزرگ است، غنی از اسبان، غنی از مردان. به خواست اهورامزدا پدر من ویشتاسب و پدر بزرگم رشامه هر دو زنده بودند، زمانی که اهورا مزدا مرا در این زمین به شاهی رساند. چون اهورامزدا چنین خواست که در سرتاسر زمین یک مرد را برگزیند، مرا... من اهورا مزدا را محترم می دارم، اهورا مزدا حامی من بود، در هر کاری که انجام دادم. هرچه من کردم، من آن را به خواست اهورامزدا کردم.))

اهورامزدا، بزرگترین ِ همه خدایان... شاید از این گفته ی داریوش این گونه استنباط شود که داریوش معتقد به خدای یگانه نبوده است.. ولی بر طبق آیین زردشت منظور از خدایان دیگر همان خدایانی است که اهورامزدا خلق کرده و وظایف مشخصی را به عهده آنها واگذاشته است.. به نظرمن این خدایان دیگر همان فرشتگان مقرب الهی هستند.. از جملات فوق ِ داریوش روح خدا پرستی و قدردانی از پروردگاری که خالق همه چیز است موج می زند..

گویند پارس ها اهورامزدا و یهوه خدای یهودیان را یکی می دانسته اند.. البته این قابل اثبات نیست.. ولی انچه که قابل اثبات است این است که داریوش به همان اندازه احساس وابستگی به خدای خود می کرده است، که روزگاری زرتشت می کرد. همانند پیامبر ایران باستان، داریوش نیز تاُکید دارد: (( اهورامزدا دوست من است)) و با تعمق اضافه می کند(( از این رو هر کاری می کنم، توفیق می یابم.)) تنها انسانی موُمن ممکن است در مقام فرمانروایی جهان، چنین احساسی داشته باشد که او را بر آن دارد بر نبشته ای آجرین در شوش بنویسد: (( اهورامزدا از آن ِ من است- ومن از آن ِِ اهورامزدایم....))

 

بین التحریر: غرور اولین حسی است که هر ایرانی پس از خواندن این مطلب به دست می آورد.. حال چه چیزی از این  تمدن پیشرفته برای ما مانده است؟!.. آیا آنها از ما متمدن تر نبوده اند؟!... افسوس در گذر این سالها چه بر سر ما آمد؟!..

در ادامه مطلب قسمتی از نحوه کار اداری در هخامنش بخصوص عصر داریوش و ارتباط آن با علم اطلاع رسانی ِ امروزه را نوشته ام.. امیدوارم ازش استفاده کنید..

"دایرۀ المعارف ارتباطات و اطلاعات یک ((پایگاه اطلاعاتی)) را مجموعه ای سازمان یافته از داده هایی که ایجاد، نگهداری و جستجو می شوند دانسته و در تعریفی دیگر، پایگاه های اطلاعاتی را نرم افزاری که برای ایجاد و نگهداری داده ها به کار می رود، دانسته است."

پایگاه اطلاعاتی به زبان خودمانی.. یک ظرف ِ که اطلاعات توش انباشته و نگهداری می شه.. بعد به کاربری که گرسنه اون اطلاعاته، تعارف می شه!!.. در گذشته این ظرف ِ اطلاعات بصورت لوح ِ گلی و پاپیروس بوده و بعدها کتاب و حالا هم که سایت ها و موتورهای جستجو و انواع مختلفش..

سایت های معتبر زیادی وجود داره، که دسترسی به اطلاعات رو برای بشر آسانتر و سریعتر کرده... از سایت های معتبر علمی داخل ِ ایران  هست.. که با قرار دادن چکیده و اطلاعاتی در خصوص اسناد و مدارک و پایان نامه ها و پژوهش های معتبر علمی، کاربر رو از وجود چنین اطلاعاتی آگاه می کنه..

خصوصا دوستانی که در مقطع کارشناسی ارشد و دکترا به ادامه تحصیل می پردازند، بیشتر لزوم چنین سایتی رو درک می کنند.. چون برای نگارش پایان نامه، در اون مقطع حتما باید سری به این پایگاه ها بزنید.. ما می تونیم با جستجو در این گونه سایت ها و انتخاب و خرید اطلاعات ِ مورد نیاز، به بروزترین و مهم تر از اون موثق ترین اطلاعات علمی دست پیدا کنیم..

اصطلاح "خدمات مرجع" یا "میز مرجع"، شاید برای شما ناشناخته باشه.. ولی برای بچه های کتابداری یه دغدغه هستش.. به بیان ساده و روشن باید بگم "خدمات مرجع" اون دسته از کارهایی رو شامل می شه که کتابدار مرجع(همونی که باید جواب شما رو بده) برای کاربر انجام بده.. مثلا جواب ِ سئوال خاصی، معرفی منابع ِ اطلاعاتی به کاربر و یا راهنمایی کاربر برای یک پژوهش علمی یا تحقیق مدرسه و کمک به کاربر برای پیدا کردن منابع در قفسه ها.... این مسائل از جمله خمات مرجع شناخته می شه.. پیر کتابداری، رانگاناتان می گه: " طرح رده بندی، زمانی موثر و مفید خواهد بود که امکان تدارک و تهیه اطلاعات و ارائه پاسخ دقیق پرسش های استفاده کننده را به کتابدار بدهد."

اما یک اصطلاح ِ جذابتر هم وجود داره.."خدمات مرجع الکترونیک"..این یکی هم تقریبا همون خدمات رو شامل می شه ولی کتابدار بصورت اینترنتی در اختیار کاربر قرار می ده.. در آمریکا یکی از دلایل اصلی رشد ِ اینترنت، همین "خدمات مرجع الکترونیک" بوده.. و اما این اصطلاح هنوز برای ما ناشناخته هست.. بازم همون جناب رانگاناتان که حکم ِ پدر ما کتابدارها رو داره، عرض می کنند که: "خدمت مرجع انگیزه عمده و چکیده ی کتابداری است.".. از این جمله می شه فهمید که خدمات مرجع تا چه حد پراهمیته..

می تونید در این سایت  که متعلق به کتابخانه آستان قدس رضوی هست، نمونه ای از این خدمات رو ببینید، که به اسم "از کتابدار بپرس"، بصورت رایگان در اختیار ما قرار می گیره..

پیشنهاد من به دوستای محققم اینه که.. سعی کنند با بروز کردن اطلاعاتشون، یک گام به جلوتر بردارند.. واگه پروژه درسی دارید، سعی کنید حتما از منابع موثق استفاده کنید.. بهتون قول می دم که با استفاده از چنین سایت هایی حتما ذهن پویاتر و احساس بهتری خواهید داشت.. 

یادم می آید..

سالها قبل که فلسفه می خواندم.. از سرگذشت سقراط حکیم دچار شگفتی می شدم.. که چرا؟!.. و منظور چیست از این نمی دانم ها؟!..

باشد او دست ِ سفسطه گران را رو می کند.. اما اصولا مگر چنین چیزی، ارزش ِ آن را دارد که زندگی ات را، گواه دهی بخاطرش!؟!!..

مدتها سقراط را دیوانه می پنداشتم.... حتی از فلسفه و منطق.. خلاصه از هرچه دلیل و برهان و استنتاج بود، بیزار بودم.. گمان می کردم اینها یک مشت چرندیات است..

یعنی چه هیچکس، هیچ چیز نمی داند؟!..

روزی با یک سوفسطائی، آنهم در زمان خودمان روبرو شدم.. کسی که با این ادعا که می خواهد حقیقت را به من نشان دهد، بحثی آغاز کرد.. من به حرف هایش گوش سپردم اما نتیجه اش، تنها، آشفتگی ذهنم بود..

تا اینکه مجبور شدم از همان فنون منطق استفاده کنم.. دیدم حرف هایش یک قِران هم نمی ارزد.. اما چیزی که برایم جالب بود، اینست که که او با چه اعتماد بنفسی، پیشوای زندگی اش را بزرگان و من الجمله سقراط معرفی می کرد.. درحالی که در گفته هایش فقط قصد داشت باورهای پوچ خود را به من بقبولاند..

او حتی نمی دانست اصل ِ حرف سقراط چه بوده است!!..

حرف من به او و امثال او اینست که تنها فایده ی وجود شما همین است، که معنای "نمی دانم "ِ سقراط را به مثل منی می فهمانید..

حقیقت همین هست.. هیچکس هیچ چیز نمی داند..

فقط بعضی از نمی دانم های دیگری سود می جویند.. که آنها بقول سقراط بر "نمی دانم"خود آگاه نیستند..

و خوشا به حال آن شخص که بر "نمی دانم"خود آگاه هست.. و نمی گذارد  دیگری (بیشتر مواقع غیر مستقیم) مسیر زندگی اش را جهت بدهد..

...................................................................

باشد که...

فریب چرب زبانی ها نشویم..

اسیر رنگ و رو ها نشویم..

درگیر اختلال های اعتقادی نشویم..

باشد که...

ساده بمانیم..

صادقانه زندگی کنیم..

و..

در زندگی مان، خدا را تنفس کنیم..

این جایزه نمایشگاه کتاب فجر هم، واسه خودش سوژه ای.. ها..

طرف سال تا سال رنگ کتاب رو نمی بینه..

حالا می خواد گونی گونی کتاب بخره..

**********************************

کتاب نی برا خاک خوردن..

برای یاد گرفتن.. دانستن..

يك زن 91 ساله اهل استرانرائر در جنوب غرب اسكاتلند كه در اين منطقه كتابخانه اي را اداره مي كند به عنوان پركارترين كتابخوان انگليس شناخته شد. به گزارش مهر به از نقل گاردين، كارمندان اين زن پي بردند كه او تمام 25 هزار كتاب موجود در كتابخانه محلي را كه تحت نظر خودش اداره مي شود خوانده است. گاردين در ادامه مي افزايد: لوئيس براون نخستين كتابش را در سال 1946 از كتابخانه كستل داگلاس گرفته است و هم اكنون حدود 12 كتاب رادر هفته مي خواند كه شامل كتاب هايي با موضوعات رمان، داستان هاي جنگي و درام هاي تاريخي مي باشد. در طول اين سالها اين زن سالمند هرگز به دليل دير پس دادن كتابي، از سوي كتابخانه جريمه نشده است.

این ترم واقعا اوضاع دانشگاه بدجوری قاراش میش بود. از طرفی برنامه ریزی بدجوری بهم ریخته بود.. از طرفی هم پروژه آمار واقعا بار سنگینی بود، که به لطف "بانوی کنابدار عزیز"عزیزم حل شد.. خدائی حالا که تمومش کردم تازه فهمیدم چقد آسون بوده..
از اونورم نمایشگاه هفته کتاب رو داشتیم.. که چون غرفه ما جزء غرفه های برتر شد.. ازمون خواستن برای هفته پژوهش توی یه نمایشگاه دیگه که در سطح منطقه بود شرکت کنیم..
هدف ما شناخت هرچه بیشتر رشته مون به مراجعین بود.. که خدا رو شکر تونستیم یه کارایی در این زمینه بکنیم..
برای خیلی ها سئوال بود.. که این رشته اصولا به چه دردی می خوره؟!.. به جزء چیدن کتابا تو قفسه ها؟!!!..
عرض کنم که همونجور که حامل های اطلاعاتی تغییر کرده و از سنگ نبشته به کاغذ و کتاب.. و در عصر حاضر به وسایل الکترونیکی مثل لوح فشرده و اینترنت و... رسیده، معلومه که شغل ما هم اقتضاء می کنه، که پامون رو فراتر از محیط کتابخونه بزاریم..
و دیگر گذشت آن عصری که وظیفه کتابدار، فقط حراست از مایملکش(کتابخونه) باشه.. هدف من دسترسی اطلاعات هستش(در هر شکل و قالبی).. درست مثل هر کتابدار ِ وظیفه شناس ِ دیگه دنیا..
یه اتفاق خیلی مهم که در هفته پژوهش افتاد، حضور "سرکار خانم پروفسور فریده عصاره"در یکی از دانشگاه های همجوار بود.. که منم به دعوت استاد عزیزم "خانم دکتر سپیده قلمباز"، تونستم در این سخنرانی شرکت کنم..(سخنرانی در اصل برای اساتید دانشگاه بود)
بچه های رشته ی "علم اطلاعات و دانش شناسی"(یا همون کتابداری قدیم) خیلی خوب می دونن که خانم پروفسور عصاره چه ید طولایی در پژوهش و خصوصا در علم سنجی و مدیریت دانش دارند.
مختصرترین لقب ایشون مدیر علم سنجی کل کشور هستش...
صحبت با این خانم والامقام و گوش دادن به سخنرانیشون یکی از افتخارات و تجربه های شیرین زندگی من بود..
پروفسور در ضمن سخنرانیشون در مورد علم سنجی، یک سایت رو معرفی کردن، که می تونه برای رتبه بندی پژوهش های علمی و استنادهی به پژوهشگرها کمک بکنه.

microsoft academic search امیدوارم که ازش استفاده های مفید بکنید.

بعد التحریر: بزرگترین مشکل کتابخونه های کشور ما اینه که مسئولین ذی ربط، هیچ ربطی به کتابداری ندارن.. 

این چند وقته مهلت برای ثبت نام آزمون استخدامی نهاد کتابخانه های کشور بود.. و آزمونشم که قراره بزودی برگزار بشه..

و همونجوری که خیلی ها اطلاع دارن تو کتابخونه های ایران از نیروی متخصص و آکادمیک این رشته استفاده نمی شه..

و الان خیلی از بچه های رشته های دیگه هم دارن توی آزمون استخدامی شرکت می کنن..

خیلی برام جالبه بچه های رشته هائی که همیشه برامون تو دانشگاه کل می ندازن که رشته شما به درد نخوره..

اینروزا هر دقه سروکله شون تو کتابخونه پیدا میشه فقط برا اینکه کتابای کتابداری رو گیر بیارن و تو آزمون کتابخونه شرکت کنن... آخه آدم چی می تونه بگه..اینم مملکته ما داریم؟!..

آهای دوستان حقوق اگه جرات دارین یه بار دیگه بیاین جلو من بگین رشته ما ال وبل..

باور کنید درسته قورتتون می دم..

دکتر عباس حری، استاد پیشکسوت دانشگاه تهران، در حال حاضر تحت برنامه  مراقبت پزشکی قرار دارند.

دکتر نادر نقشینه عضو هیأت علمی دانشگاه تهران با اعلام این خبر به لیزنا گفت: همانطور که مطلعید آقای دکتر عباس حری، استاد بازنشسته دانشگاه تهران، در حال حاضر تحت برنامه  مراقبت پزشکی قرار دارند.

وی تصریح کرد: نیک آگاهم که بدنه کتابداری ایران، و نیز شاگردان دکتر بسیار نگران سلامت نامبرده بوده، و میل دارند که ضمن جویا شدن از حال ایشان، از ایشان عیادت کنند. اگر واقعا نگران بهبودی ایشان هستید، مستدعی است این کار را نکنید چون دکتر حری، خانواده ایشان و تیم پزشکی نیاز به آرامش دارند.

دکتر نقشینه در ادامه پیشنهاد کرد: برای سلامتی ایشان به حساب هلال احمر، کهریزک یا محک به نیت نذر برای سلامتی اقای دکتر حری کمک مالی کنید.

وی افزود: در صورت تمایل نشانی رایانامه خود را برای Infolabq@ut.ac.irارسال کرده تا در لیست پستی قرار گیرید و گزارش پیشرفت بهبودی آقای دکتر حری برایتان بر اساس رخداد ارسال شود. یا فیش یا پرینت کمک خود را همراه با نامه ای کوتاه به آدرس آزمایشگاه پایش دیجیتالی دانشگاه تهران ارسال کنید.

دکتر نادر نقشینه در پایان ضمن آرزوی سلامتی برای دکتر حری  اظهار داشت: اینجانب و دستیاران عزیزم سعی خواهیم کرد تا بطور مرتب پیامهای شما را از طریق خانواده دکتر و با صلاحدید ایشان، به دکتر برسانیم.

 

گفتنی است، دکتر عباس حرّی در سال ۱۳۱۵، در مشهد و در خانواده‌ای روحانی به دنیا آمد. در سال ۱۳۴۹ از دانشگاه مشهد در مقطع لیسانس رشته زبان و ادبیات انگلیسی، در سال ۱۳۵۲ از دانشگاه تهران در مقطع فوق لیسانس رشته کتابداری و در سال 1360 از دانشگاه کیس وسترن امریکا در مقطع دکترای کتابداری فارغ التحصیل شد.

وی از ۱۳۵۳ به عنوان عضو هیأت علمی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران مشغول به کار شد و از همان ابتدا کوشید در روش‌های تدریس، مباحث درسی و چگونگی ارتباط با دانشجویان دگرگونی‌هایی در راستای بهبود كیفیت پدید آورد.

عباس حری، استاد ممتاز رشته كتابداری و اطلاع‌رسانی، و از بنیان‌گزاران دوره‌ی دكتری اين رشته در ایران است. او مفهوم اطلاع‌شناسی را با رويكرد نوين برای نخستین بار در جهان مطرح كرد و مدير مسئول نخستین مجله‌ی اطلاع‌شناسی جهان است. بیش از 150 مقاله و 14 كتاب تألیفی یا ترجمه‌ای، سردبیری چند مجله‌ی تخصصی و اطلاع رسانی، سرویراستاری دايره المعارف كتاب‌داری و اطلاع‌رسانی، ترجمه‌ی بیش از 170 مقاله برای دانش‌نامه‌ی جهان اسلام و همكاري در آماده‌سازی فرهنگ‌نامه‌ی كودك و نوجوان، از مهم‌ترین دستاوردهای علمی و فرهنگی اوست.

انجمن آثار و مفاخر فرهنگی ایران طی مراسمی در سال 1385 در هفتادمین سالروز تولد وی از ۴۰ سال تلاش و فعالیت علمی وی تجلیل به عمل آورد.

برای این استاد گرانقدر آرزوی سلامت وطول عمر را از خداوند منان خواستارم..

دانلود فیلم

    1. این فهرست حالا دیگر اصلاً جدی نیست، دست‌کم در با یکی دو دهه پیش.

     2. اسامی رای‌دهندگان در ماهنامه‌ی فیلم قابل تامل است: (طبق معمول) هیچ معیاری برای حضور برخی به چشم نمی‌خورد. در میان آن‌ها (با حفظ احترام) کسانی هستند که دو دهه پیش ترجمه و عملاً هیچ‌وقت (جز برای چنین نظرخواهی‌هایی) دست به قلم و الان سال‌هاست ترجمه هم نمی‌کنند و دیگری که هنوز آن‌قدر ننوشته‌اند که دیدگاه‌شان بتواند توجه کسی را جلب کند. مترجم، ریونویس، ستون‌نویس، منتقد تحلیل‌گر همه در کنار هم حضور دارند تا جمع‌بندی نهایی به هیچ کاری نیاید، و هیچ نتیجه‌ای از آن متصور نباشد.

     3. جمع‌بندی نهایی بسیار متناقض به نظر می‌رسدقرارگرفتنِ گوزن‌ها در رده‌ی اول ایرانی‌ها و همشهری‌ کین در رده‌ی دوم فرنگی‌ها عجیب است (آیا واقعاً منتقدان این‌قدر شیفته‌ی همشهری‌ کین بودند و ما نمی‌دانستیم؟) این‌که از میان تمام فیلم‌های ازو فقط داستان توکیو محبوب ایرانی‌ست عجیب نیست؟ (به فهرست سایت اند ساوند نگاه کنید. ازودوست‌ها معمولاً میان آثار او تمایز چندانی قائل نیستند. آیا دلیلش این نیست که فقط داستان توکیو را تلویزیون ایران بارها پخش کرده؟) فیلم‌های قدیمی کمی برخورنده است (در نگاه من که این‌قدر فیلم‌های قدیمی را دوست دارم). حضور این همه فیلم سیاه و سفید در فهرست نهایی آیا نشانه‌ی عدم ارتباط با سینمای معاصر نیست؟ جدیدترین فیلم لیست (سینماپارادیزو) فیلمی‌ست یکسر در ستایش سینمای گذشته.

     4. حالا که از صد سالگی سینما گذشته‌ایم، تعداد فیلم‌ها و فیلمسازها آن‌قدر شده که به‌نظرم نوعی تقسیم‌بندی ضروری‌ست. شخصاً ترجیح می‌دهم میان فیلم‌ها و فیلمسازهایی که به پیش از دوران نوجوانی‌ام مربوط بودند و ما ندارند قابل مقایسه نیستند با آن‌هایی که معاصرند و دارند آزمایش پس می‌دهند و ما (به‌نظرم) در قبال‌شان مسئولیم.

     5. شاید اصلی‌ترین چیزی که این نظرخواهی‌های ده سال یک‌بار می‌تواند مشخص کند این است که در این ده سال چه افتاد. هرکس طبعاً‌ می‌تواند جمع‌بندی خودش را داشته باشد. جمع‌بندی من این است:

     الف. ده سال پیش آدم مهمی بود و حالا نیست. شاید این موقتی باشد ولی در مواجهه با ضد مسیح فعلاً کنجکاوی چندانی به این اسم ندارم.

    ب. آن موقع هال هارتلی مهم بود و حالا نیست. گویا نتوانست روزگار را تاب بیاورد و به بیراهه رفت.

     پ. پس از بزرگراه گم‌شده ‌و داستان استریت تصور می‌کردم لینچ وارد دوران هیجان‌انگیز کاری‌اش بشود ولی نشد.

    ت. برادران کوئن مسیرشان کمی نگران‌کننده است. شاید آن‌ها هم به سرنوشت سادربرگ دچار شوند.

     ث. ظهور پدیده‌ای مثل برادران داردن امیدبخش است. آن‌ها می‌تواند با سینماگران بزرگ کلاسیک مقایسه شود. (برخلاف فیلمساز متعهدی چون کن لوچ که پس از نقطه‌ی اوجی چون نام من جو است به‌شدت افول کرد ولی ستایش شد).

    ج. آلمودوار شگفت‌انگیز است، (درآغوش‌گرفتن‌های نیم‌بند) متوسط است. با این‌ حال همه‌چیز درباره‌ی مادرم، با او حرف‌ بزن بازگشت برای یک دهه کافی‌ست.

    چ. ساکوروف، زویاگینتسف (فقط با دو فیلم)، مونگیو (با یک فیلم)، مارتل (با سه فیلم)  حالا چهره‌ها‌ی امیدوارکننده‌ای هستند؛ البته در کنار و کوریسماکی.

     د. وودی آلن و کلود شابرول را حالا دیگر (به خاطر دستاورد حیرت‌انگیزشان) در میان بزرگ‌کارگردان‌های کلاسیک قرار داد.

 

    فیلم‌ها: (بدون ترتیب)

    1. مرد مرده (و گوست‌داگ) جیم جارموش

     2. با او حرف بزن (و بازگشت) پدرو آلمودوار

     3. پسر (و سکوت لورنا) برادران داردن

     4. 21 گرم ( و عشق سگی) الخاندرو گونزالس ایناریتو

     5. بازگشت (و تبعید) آندری زویاگینتسف

    6. پیش از طلوع (و پیش از غروب) ریچارد لینکلیتر

    7. زن بی‌سر (و مرداب) لوکرسیا مارتل

     8. آرایشگر سیبری (و قطعه‌ی ناتمام برای پیانوی کوکی) نیکیتا میخالکوف

    9. الکساندرا (و کشتی نوح روسی) الکساندر ساکوروف

    10. رمز ناشناخته میشائیل هانه‌که

     11. گرفتار برناردو برتولوچی

    12. آماتور (و آدم‌های ساده) هال هارتلی

    13. نُه زندگی (و چیزهایی که درجا می‌توانی درباره‌ی آن زن بگویی) رودریگو گارسیا

     14. تولد جاناتان گلیزر

     15. ای برادر کجایی؟ برادران کوئن

     16. پارانوئید پارک (یا روزهای واپسین) گاس ون‌سنت

     17. چهار ماه و سه هفته و دو روز کریستین مونگیو

     18. بزرگراه گم‌شده دیوید لینچ

    19. چانکینگ اکسپرس وونگ کاروای

    20. شعاع عمودی آفتاب تران آن هونگ

     21. مچ‌پوینت (یا یکی از ده‌ها فیلم دیگر) وودی آلن

     22. مادام بواری (یا یکی از ده‌ها فیلم دیگر) کلود شابرول

 

    کارگردان‌ (بدون ترتیب):

     1. یاسوجیرو ازو

     2. آکیرا کوروساوا

     3. کنجی میزوگوچی

    4. آلفرد هیچکاک

    5. اورسن ولز

    6. فدریکو فلینی

    7. میکل‌آنجلو آنتونیونی

     8. جان فورد

    9. مارسل کارنه

    10. فریتس لانگ

    11. ژاک تاتی

    12. آندری تارکوفسکی

    13. داگلاس سیرک

    14. وینسنت مینه‌لی

    15. بیلی‌ وایلدر

    و لابد برخی اسم‌های دیگر که اگر یادم آمد اضافه خواهم کرد!

 

     تک‌افتاده‌ها:

     1. مرد سوم کارول رید

     2. مکانی در آفتاب جرج استیونس

     3. نامه‌ی زنی ناشناس ماکس اوفولس

    4. لورا اتو پره‌مینجر

     5. اورفه ژان کوکتو

     6. آتالانت ژان ویگو

     7. باد ویکتور شوستروم

     8. طلوع ف. و. مورنائو

     9. جعبه پاندورا گئورگ ویلهلم پابست

     10. جانی گیتار نیکلاس ری

    ...

    11. هیروشیما عشق من (یا سال گذشته در مارین باد) آلن رنه

    12. کلئو از 5 تا 7 آینس واردا

    ایرانی‌ها (به ترتیب)

    1. خانه سیاه است فروغ فرخزاد

    2. خشت و آینه ابراهیم گلستان

    3. دونده امیر نادری

    4. خانه دوست کجاست؟ (یا گزارش) عباس کیارستمی

    5. سارا (یا هامون) داریوش مهرجویی

    6. سوته‌دلان علی حاتمی

    7. طبیعت بی‌جان (یا یک اتفاق ساده) سهراب شهیدثالث

    8. زیر پوست شهر رخشان بنی‌اعتماد

    9. شب قوزی فرخ غفاری

    10.        بیست انگشت مانیا اکبری

                تنها دو بار زندگی می‌کنیم بهنام بهزادی

                خواب تلخ محسن امیریوسفی

                بوتیک حمید نعمت‌اله

دانلود فیلم = www.baranfilm15.org

به گزارش باشگاه خبرنگاران، جشنواره بین‌المللی فیلمکن  یک جشنواره سالانه فیلم است که در کن فرانسه برگزار می‌شود. این جشنواره یکی از بزرگترین و رویدادهای سینمایی جهان و محلی برای پیش‌نمایش فیلم‌های جدید از تمامی ژانرها از جمله مستند به‌شمار می‌آید.
امروز جشنواره فیلم کن ۲۰۱۳ به‌عنوان شصت و ششمین دوره آن با برگزیدگان به کار خود پایان داد. ریاست هیات داوران جشنواره امسال را که از ۱۵ تا ۲۶ ماه مه برگزار شد، استیون اسپیلبرگ کارگردان برعهده داشت.
"اودری توتو"بازیگر فرانسوی اجرای مراسم افتتاحیه و اختتامیه شصت و دوره ی جشنواره فیلم کن را به عهده داشت که با درام "گتسبی بزرگ"به کارگردانی "باز لورمان"آغاز ‌به کار کرد و با تریلر فرانسوی "زولو"ساخته "ژروم سال"به کار خود پایان داد.
البته شایان ذکر است که فیلم کارگردان رومن پولانسکی، "در پوست خز"نیز در روز آخر این جشنواره به روی پرده رفت اما نام بزرگ این کارگردان کاری از پیش نبرد و این فیلم نخل طلایی را از ان خود نکرد.
برگزدیدگان کن 2013 بدین شرح اند:
1.    بهترین فیلم:
"آبی گرم‌ترین رنگ است"  اثر عبداللطیف ، محصول فرانسه
2.    بهترین گارگردان:
امات اسکلانته برای "هلی"، اسپانیا
3.    بهترین فیلمنامه:
جیا ژانگ برای "از گناه"
4.    جایزه ویژه هیئت داوران:
"درون لوئین دیویس"اثر برادران کوئن
5.    جایزه هیئت :
کوره ادا هیروکازو برای "مثل پدر، مثل پسر"
6.    بهترین مرد:
درن برای "نبراسکا"
7.    بهترین بازیگر زن: 
برنیس بژو برای "گذشته"
8.    بهترین فیلم اول:
"ایلو ایلو"اثر چن، محصول سنگاپور
9.    فیلم کوتاه:
"امن"اثر مونگ

دانلود فیلم

    1. این فهرست حالا دیگر اصلاً جدی نیست، دست‌کم در با یکی دو دهه پیش.

     2. اسامی رای‌دهندگان در ماهنامه‌ی فیلم قابل تامل است: (طبق معمول) هیچ معیاری برای حضور برخی به چشم نمی‌خورد. در میان آن‌ها (با حفظ احترام) کسانی هستند که دو دهه پیش ترجمه و عملاً هیچ‌وقت (جز برای چنین نظرخواهی‌هایی) دست به قلم و الان سال‌هاست ترجمه هم نمی‌کنند و دیگری که هنوز آن‌قدر ننوشته‌اند که دیدگاه‌شان بتواند توجه کسی را جلب کند. مترجم، ریونویس، ستون‌نویس، منتقد تحلیل‌گر همه در کنار هم حضور دارند تا جمع‌بندی نهایی به هیچ کاری نیاید، و هیچ نتیجه‌ای از آن متصور نباشد.

     3. جمع‌بندی نهایی بسیار متناقض به نظر می‌رسدقرارگرفتنِ گوزن‌ها در رده‌ی اول ایرانی‌ها و همشهری‌ کین در رده‌ی دوم فرنگی‌ها عجیب است (آیا واقعاً منتقدان این‌قدر شیفته‌ی همشهری‌ کین بودند و ما نمی‌دانستیم؟) این‌که از میان تمام فیلم‌های ازو فقط داستان توکیو محبوب ایرانی‌ست عجیب نیست؟ (به فهرست سایت اند ساوند نگاه کنید. ازودوست‌ها معمولاً میان آثار او تمایز چندانی قائل نیستند. آیا دلیلش این نیست که فقط داستان توکیو را تلویزیون ایران بارها پخش کرده؟) فیلم‌های قدیمی کمی برخورنده است (در نگاه من که این‌قدر فیلم‌های قدیمی را دوست دارم). حضور این همه فیلم سیاه و سفید در فهرست نهایی آیا نشانه‌ی عدم ارتباط با سینمای معاصر نیست؟ جدیدترین فیلم لیست (سینماپارادیزو) فیلمی‌ست یکسر در ستایش سینمای گذشته.

     4. حالا که از صد سالگی سینما گذشته‌ایم، تعداد فیلم‌ها و فیلمسازها آن‌قدر شده که به‌نظرم نوعی تقسیم‌بندی ضروری‌ست. شخصاً ترجیح می‌دهم میان فیلم‌ها و فیلمسازهایی که به پیش از دوران نوجوانی‌ام مربوط بودند و ما ندارند قابل مقایسه نیستند با آن‌هایی که معاصرند و دارند آزمایش پس می‌دهند و ما (به‌نظرم) در قبال‌شان مسئولیم.

     5. شاید اصلی‌ترین چیزی که این نظرخواهی‌های ده سال یک‌بار می‌تواند مشخص کند این است که در این ده سال چه افتاد. هرکس طبعاً‌ می‌تواند جمع‌بندی خودش را داشته باشد. جمع‌بندی من این است:

     الف. ده سال پیش آدم مهمی بود و حالا نیست. شاید این موقتی باشد ولی در مواجهه با ضد مسیح فعلاً کنجکاوی چندانی به این اسم ندارم.

    ب. آن موقع هال هارتلی مهم بود و حالا نیست. گویا نتوانست روزگار را تاب بیاورد و به بیراهه رفت.

     پ. پس از بزرگراه گم‌شده ‌و داستان استریت تصور می‌کردم لینچ وارد دوران هیجان‌انگیز کاری‌اش بشود ولی نشد.

    ت. برادران کوئن مسیرشان کمی نگران‌کننده است. شاید آن‌ها هم به سرنوشت سادربرگ دچار شوند.

     ث. ظهور پدیده‌ای مثل برادران داردن امیدبخش است. آن‌ها می‌تواند با سینماگران بزرگ کلاسیک مقایسه شود. (برخلاف فیلمساز متعهدی چون کن لوچ که پس از نقطه‌ی اوجی چون نام من جو است به‌شدت افول کرد ولی ستایش شد).

    ج. آلمودوار شگفت‌انگیز است، (درآغوش‌گرفتن‌های نیم‌بند) متوسط است. با این‌ حال همه‌چیز درباره‌ی مادرم، با او حرف‌ بزن بازگشت برای یک دهه کافی‌ست.

    چ. ساکوروف، زویاگینتسف (فقط با دو فیلم)، مونگیو (با یک فیلم)، مارتل (با سه فیلم)  حالا چهره‌ها‌ی امیدوارکننده‌ای هستند؛ البته در کنار و کوریسماکی.

     د. وودی آلن و کلود شابرول را حالا دیگر (به خاطر دستاورد حیرت‌انگیزشان) در میان بزرگ‌کارگردان‌های کلاسیک قرار داد.

 

    فیلم‌ها: (بدون ترتیب)

    1. مرد مرده (و گوست‌داگ) جیم جارموش

     2. با او حرف بزن (و بازگشت) پدرو آلمودوار

     3. پسر (و سکوت لورنا) برادران داردن

     4. 21 گرم ( و عشق سگی) الخاندرو گونزالس ایناریتو

     5. بازگشت (و تبعید) آندری زویاگینتسف

    6. پیش از طلوع (و پیش از غروب) ریچارد لینکلیتر

    7. زن بی‌سر (و مرداب) لوکرسیا مارتل

     8. آرایشگر سیبری (و قطعه‌ی ناتمام برای پیانوی کوکی) نیکیتا میخالکوف

    9. الکساندرا (و کشتی نوح روسی) الکساندر ساکوروف

    10. رمز ناشناخته میشائیل هانه‌که

     11. گرفتار برناردو برتولوچی

    12. آماتور (و آدم‌های ساده) هال هارتلی

    13. نُه زندگی (و چیزهایی که درجا می‌توانی درباره‌ی آن زن بگویی) رودریگو گارسیا

     14. تولد جاناتان گلیزر

     15. ای برادر کجایی؟ برادران کوئن

     16. پارانوئید پارک (یا روزهای واپسین) گاس ون‌سنت

     17. چهار ماه و سه هفته و دو روز کریستین مونگیو

     18. بزرگراه گم‌شده دیوید لینچ

    19. چانکینگ اکسپرس وونگ کاروای

    20. شعاع عمودی آفتاب تران آن هونگ

     21. مچ‌پوینت (یا یکی از ده‌ها فیلم دیگر) وودی آلن

     22. مادام بواری (یا یکی از ده‌ها فیلم دیگر) کلود شابرول

 

    کارگردان‌ (بدون ترتیب):

     1. یاسوجیرو ازو

     2. آکیرا کوروساوا

     3. کنجی میزوگوچی

    4. آلفرد هیچکاک

    5. اورسن ولز

    6. فدریکو فلینی

    7. میکل‌آنجلو آنتونیونی

     8. جان فورد

    9. مارسل کارنه

    10. فریتس لانگ

    11. ژاک تاتی

    12. آندری تارکوفسکی

    13. داگلاس سیرک

    14. وینسنت مینه‌لی

    15. بیلی‌ وایلدر

    و لابد برخی اسم‌های دیگر که اگر یادم آمد اضافه خواهم کرد!

 

     تک‌افتاده‌ها:

     1. مرد سوم کارول رید

     2. مکانی در آفتاب جرج استیونس

     3. نامه‌ی زنی ناشناس ماکس اوفولس

    4. لورا اتو پره‌مینجر

     5. اورفه ژان کوکتو

     6. آتالانت ژان ویگو

     7. باد ویکتور شوستروم

     8. طلوع ف. و. مورنائو

     9. جعبه پاندورا گئورگ ویلهلم پابست

     10. جانی گیتار نیکلاس ری

    ...

    11. هیروشیما عشق من (یا سال گذشته در مارین باد) آلن رنه

    12. کلئو از 5 تا 7 آینس واردا

    ایرانی‌ها (به ترتیب)

    1. خانه سیاه است فروغ فرخزاد

    2. خشت و آینه ابراهیم گلستان

    3. دونده امیر نادری

    4. خانه دوست کجاست؟ (یا گزارش) عباس کیارستمی

    5. سارا (یا هامون) داریوش مهرجویی

    6. سوته‌دلان علی حاتمی

    7. طبیعت بی‌جان (یا یک اتفاق ساده) سهراب شهیدثالث

    8. زیر پوست شهر رخشان بنی‌اعتماد

    9. شب قوزی فرخ غفاری

    10.        بیست انگشت مانیا اکبری

                تنها دو بار زندگی می‌کنیم بهنام بهزادی

                خواب تلخ محسن امیریوسفی

                بوتیک حمید نعمت‌اله

دانلود فیلم = www.baranfilm15.org

رکورد داران اسکار دانلود فیلم

    برندگان بیشترین جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد= اسپنسر تریسی، فردریک مارچ، گری کوپر، مارلون براندو، داستین هافمن، تام هنکس ، جک نیکلسون و دانیل دی-لوئیس، هر کدام دو بار
    نامزد‌های بیشترین جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد= اسپنسر تریسی و لورنس الیویر، هر کدام ۹ بار
    کهن سالترین برندگان جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد= هنری فوندا، ۷۶ ساله
    کهن سالترین نامزد‌های جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد= ریچارد فارنسورث، ۷۹ ساله
    جوان ترین برندگان جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد= آدرین برودی، ۲۹ ساله
    جوان ترین نامزد‌های جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد= جکی کوپر، ۹ ساله

 
دهه ۱۹۲۰
چارلی چاپلین

    ۱۹۲۸: امیل یانینگز آخرین ماموریت The Last Command در نقش ژنرال دولگوراکی/ گراند دوک سرجیوس الکساندر و در فیلم The Way of All Flesh در نقش اگوست شیلینگ
        ریچارد بارسلمس در فیلم The Noose در نقش نیکی الکینز و هم چنین در فیلم The Patent Leather Kid در نقش «the Patent Leather Kid»
        چارلی چاپلین در فیلم سیرک در نقش ولگرد کوچک
    ۱۹۲۹: وارنر بکستر در فیلم In Old Arizona در نقش The Cisco Kid
        جورج بنکرافت در فیلم Thunderbolt در نقش ساندربولت جیم لنگ
        چستر موریس در فیلم Alibi در نقش چیک ویلیامز
        پل مونی در فیلم The Valiant در نقش جیمز دیک
        لوییز استون در فیلم The Patriot در نقش کنت پالن

 
دهه ۱۹۳۰

    ۱۹۳۰: جورج آرلیس در فیلم Disraeli در نقش بنجامین دیزریلی
        جورج آرلیس در فیلم The Green Goddess در نقش امیر راخ
        والاس بیری در فیلم خانه بزرگ The Big House در نقش 'Machine Gun' Butch Schmidt
        موریس شوالیه در فیلم The Big Pond در نقش پیر میراند و در فیلم The Love Parade در نقش کنت الفرد رینارد
        رونالد کولمن در فیلم Bulldog Drummond در نقش کاپیتان هیو Captain Hugh "Bulldog" Drummond و در فیلم Condemnedدر نقش مایکل
        لورنس تیبت در فیلم The Rogue Song در نقش یگر
    ۱۹۳۱: لیونل باریمور در فیلم روحی آزاد در نقش استفان ایش (وکیل مدافع)
        آدولف منجو در فیلم The Front Page درنقش والتر برنز
        جکی کوپر در فیلم Skippy در نقش اسکیپی اسکینر
        ریچارد دیکس در فیلم Cimarronدر نقش یانسی کراوات
        فردریک مارچ در فیلم The Royal Family of Broadway در نقش تونی کاونسدیش

فردریک مارچ

    ۱۹۳۲:فردریک مارچ در فیلم دکتر جکیل و مستر هاید در نقشهای دکتر هنری جکیل و مستر هاید و والاس بری برای فیلم The Champ در نقش قهرمان"tie"
        الفرد لانت در فیلم The Guardsman در نقش بازیگر
    ۱۹۳۳:چارلز لافتون در فیلم The Private Life of Henry VIII در نقش شاه هنری هشتم
        لزلی هوارد در فیلم Berkeley Square در نقش پیتر استندیش
        پل میونی در فیلم I Am a Fugitive from a Chain Gang درنقش جیمز آلن/آلن جیمز
    ۱۹۳۴:کلارک گیبل در فیلمدر یک شب اتفاق افتاد It Happened One Night در نقش پیتر وارن
        فرانک مورگان در فیلم The Affairs of Cellini در نقش الساندرو دی مدیک / دوک فلورانس
        ویلیام پاول در فیلم The Thin Man در نقش نیک چارلز
    ۱۹۳۵: ویکتور مک لاگلن در فیلم The Informer در نقش گیپو نولان
        کلارک گیبل در فیلم شورش در کشتی بونتی Mutiny on the Bounty در نقش فلچر کریستین
        چارلز لاتون در فیلم شورش در کشتی بونتی Mutiny on the Bounty در نقش ویلیام بلای
        پل مونی در فیلم Black Fury در نقش جو رادک«نامزد غیر رسمی: درج شده-نامزد»
        فرانچت تونی درفیلم شورش در کشتی بونتی Mutiny on the Bounty در نقش ناوآموز راجر بیام
    ۱۹۳۶:پل مونی در فیلم The Story of Louis Pasteur در نقش دکتر لوییس پسچر
        گری کوپر در فیلم Mr. Deeds Goes to Town درنقش Longfellow Deeds
        والتر هیوستون در فیلم Dodsworth در نقش ساموئل داسوورث
        ویلیام پاول در فیلم My Man Godfrey در نقش گادفری «اسمیت»
        اسپنسر تریسی در فیلم سان فرانسیسکو San Francisco در نقش پدر تیم مالین
    ۱۹۳۷:اسپنسر تریسی در فیلم Captains Courageous در نقش مانوئل فیدلو
        شارل بوایه در فیلم Conquest در نقش ناپلئون بناپارت
        فردریک مارچ در فیلم A Star Is Born در نقش نورمن مین
        رابرت مونتگومری در فیلم Night Must Fall در نقش دنی
        پل مونی در فیلم زندگی امیل زولا Emile Zola در نقش امیل زولا
    ۱۹۳۸:اسپنسر تریسی در فیلم Boys Town در نقش پدر ادوارد جی فلنیگن
        شارل بوایه در فیلم Algiers در نقش پیپ لی موکو
        جیمز کاگنی در فیلم Angels with Dirty Faces در نقش راکی سولیوان
        رابرت دونات در فیلم The Citadel در نقش دکتر اندرو منسون
        لزلی هوارد در فیلم Pygmalion در نقش پروفسور هنری هیگینز
    ۱۹۳۹:رابرت دونات در فیلم Goodbye, Mr. Chips در نقش چارلز ای چیپینگ
        کلارک گیبل در فیلم بادرفته Gone with the Wind در نقش رت باتلر
        لورنس الیویر در فیلم Wuthering Heights در نقش هث کلیف
        میکی رونی در فیلم Babes in Arms در نقش میکی موران
        جیمز استوارت در فیلم Mr. Smith Goes to Washington در نقش جفرسون اسمیت

 
دهه ۱۹۴۰
جیمز استوارت

    ۱۹۴۰:جیمز استوارت - داستان فیلادلفیا در نقش مکالی کانر
        چارلی چاپلین - دیکتاتور بزرگ در نقش آدنوید هینکل/ یک یهودی آرایشگر
        هنری فوندا - خوشه‌های خشم در نقش تام جود
        ریموند مسی - Abe Lincoln in Illinois در نقش آبراهام لینکلن
        لورنس الیویر - ربه‌کا در نقش ماکسیم د وینتر
    ۱۹۴۱:گری کوپر - گروهبان یورک در نقش گروهبان الوین یورک
        کری گرانت - Penny Serenade در نقش راجر ادامز
        والتر هیوستون - The Devil and Daniel Webster در نقش خانم اسکراچ
        رابرت مونتگمری - Here Comes Mr. Jordan در نقش جو پندلتون
        اورسون ولز - همشهری کین در نقش چارلز فاستر کین
    ۱۹۴۲: جیمز کاگنی - یانکی دودل دندی در نقش جرج ام کوهن
        رونالد کولمن - Random Harvest در نقش چارلز رینر
        گری کوپر - The Pride of the Yankees در نقش لو گهری
        والتر پیجن - خانم مینی‌ور در نقش کلم مینی ور
        مونتی وولی - The Pied Piper در نقش هوارد
    ۱۹۴۳:پل لوکاس - Watch on the Rhine در نقش کارت مولر
        هامفری بوگارت - کازابلانکا در نقش ریک بلین
        گری کوپر - برای که زنگ به صدا در می‌آید در نقش رابرت جردن
        والتر پیجن - مادام کوری در نقش پیر کوری
        میکی رونی - کمدی انسانی در نقش هومر مکالی
    ۱۹۴۴: بینگ کرازبی - به راه خود می‌روم در نقش پدر چاک او مالی
        شارل بویه - چراغ گاز در نقش گریگوری آنتون
        بری فیتز جرالد - به راه خود می‌روم در نقش پدر فیتزگیبون
        کری گرانت - None but the Lonely Heart در نقش ارنی مات
        الکساندر نوکس - ویلسون در نقش وودرو ویلسون
    ۱۹۴۵: ری میلاند - تعطیلی از دست‌رفته در نقش دن برینام
        بینگ کرازبی - ناقوس‌های سن ماری در نقش پدر چاک اُ مالی
        جن کلی - Anchors Aweigh در نقش جوزف برادی
        گری گوری پک - The Keys of the Kingdom در نقش پدر فرانسیس چیزلام
        کومل ویلد - A Song to Remember در نقش فردریک شوپن
    ۱۹۴۶: فردریک مارچ - بهترین سال‌های زندگی ما در نقش ال استیونسون
        لورنس الیویر - هنری پنجم در نقش هنری پنجم شاه انگلستان
        لری پارکز - The Jolson Story در نقش ال یالسن
        گری گوری پک - The Yearling در نقش پنی بکستر
        جیمز استوارت - It's a Wonderful Life در نقش جورج بیلی
    ۱۹۴۷: رونالد کولمن - A Double Life در نقش آنتونی جان
        جان گارفیلد - Body and Soul درنقش چارلی دیویس
        گری گوری پک - قرارداد شرافتمندانه در نقش فیلیپ اسچویلر گرین
        مایکل ردگریو - Mourning Becomes Electra در نقش اورین منون
        ویلیام پاول - Life with Father در نقش کلارنس "FATHER"دی
    ۱۹۴۸: لورنس الیویر - هملت در نقش هاملت پرنس دانمارک
        لئو آیرس - Johnny Belinda در نقش دکتر رابرت ریچاردسون
        مونتگومری کلیف - The Search در نقش رالف«استیو» استیونسون
        دن دیلی - When My Baby Smiles at Me در نقش اسکید جانسون
        کلیفتون وب - لین بلودر در نقش لین بلودر
    ۱۹۴۹: برادریک کرافورد - مرد برتر از همه در نقش ویلی استارک
        کرک داگلاس - Champion در نقش مایکل میگ کلی
        گری گوری پک - Twelve O'Clock High در نقش فرانک ساویج
        ریچارد تود - The Hasty Heart در نقش مک لچلند
        جان وین - Sands of Iwo Jima در نقش جان استریکر

 
دههٔ ۱۹۵۰

    ۱۹۵۰: خوزه فرر - سیرانو دی برگراک در نقش سیرانو دی برگراک
        لوییس کالرن - یانکی باشکوه در نقش الیور وندل هولمز
        ویلیام هولدن - سانست بلوارد در نقش جو گیلیس
        جیمز استوارت - هاروی در نقش الوود پی داود
        اسپنسر تریسی - پدر عروس در نقش استنلی تی بنکز

مارلون براندو

    ۱۹۵۱: هامفری بوگارت - ملکه آفریقایی در نقش چارلی آلنات
        مارلون براندو - اتوبوسی به نام هوس در نقش استنلی کوالسکی
        مونتگمری کلیف - مکانی در آفتاب در نقش جرج ایستمن
        آرتور کندی - پیروزی درخشان در نقش لری نوینز
        فردریک مارچ - مرگ یک فروشنده در نقش ویلی لومان

    ۱۹۵۲: گری کوپر - نیمروز در نقش ویل کین
        مارلون براندو - زنده باد زاپاتا! در نقش امیلیانو زاپاتا
        کرک داگلاس - بد و زیبا در نقش جاناتان شیلدز
        خوزه فرر - مولن روژ در نقش هنری دی تولوس
        آلک گینس - تبهکاران لاوندرهیل در نقش هنری

    ۱۹۵۳: ویلیام هولدن - بازداشتگاه ۱۷ در نقش گروهبان جی جی سفتون
        مارلون براندو - جولیوس سزار در نقش مارک آنتونی
        ریچارد برتون - خرقه در نقش مارسلوس گالیو
        مونتگمری کلیف - از اینجا تا ابدیت در نقش رابرت ای لی
        برت لنکستر - از اینجا تا ابدیت در نقش گروهبان میلتون واردن

    ۱۹۵۴: مارلون براندو - در بارانداز در نقش تری مالوی
        هامفری بوگارت - شورش در کین در نقش فیلیپ فرانسیس کوییگ
        بینگ کرازبی - دختر روستایی در نقش فرانک الگین
        جیمز میسون - ستاره‌ای متولد می‌شود در نقش نورمن مین
        دان اُوهرلیهی - ماجراهای رابینسون کروزوئه در نقش رابینسون کروزوئه

    ۱۹۵۵: ارنست بورگناین - مارتی در نقش مارتی پیلتی
        جیمز کاگنی - دوستم بدار یا ترکم کن در نقش مارتین اسنایدر
        جیمز دین - شرق بهشت در نقش کال ترسک (نامزد شده پس از مرگ)
        فرانک سیناترا - مرد بازو طلایی در نقش فرانکی مچین
        اسپنسر تریسی - روز بد در بلک راک در نقش جان جی مکریدی

    ۱۹۵۶: یول براینر - پادشاه و من در نقش شاه مانکوت در تایلند
        جیمز دین - غول در نقش جت رینک (نامزد شده پس از مرگ)
        کرک داگلاس - شور زندگی در نقش ونسان ونگوگ
        راک هادسون - غول در نقش بیک بندیکت
        لورنس الیویر - ریچارد سوم در نقش ریچارد سوم

    ۱۹۵۷: الک گینس - پل رودخانه کوای در نقش کلنل نیکلسون
        مارلون براندو - سایونارا در نقش گاربر
        آنتونی فرنسیوزا - A Hatful of Rain در نقش پولو پوپ
        چارلز لاتون - Witness for the Prosecution در نقش سر ویلفرد رابرتز
        آنتونی کوئین - باد وحشی است در نقش جینو

    ۱۹۵۸: دیوید نیون - میزهای جداگانه در نقش سرگرد انگیوس پولاک
        تونی کورتیس - ستیزه جویان در نقش جان جکسون
        پل نیومن - گربه روی شیروانی داغ در نقش بریک پالیت
        سیدنی پوآتیه - ستیزه جویان در نقش نوا کالین
        اسپنسر تریسی - پیرمرد و دریا در نقش سانتیاگو

    ۱۹۵۹: چارلتون هستون - بن هور در نقش جودا بن هور
        لورنس هاروی - اتاقی در طبقهٔ بالا در نقش جو لمپتون
        جک لمون - بعضی‌ها داغشو دوست دارند در نقش جری / دافنی
        پل مونی - آخرین مرد خشمگین در نقش دکتر سم ابلمن
        جیمز استوارت - تشریح یک قاتل در نقش پل بیگلر

 
دههٔ ۱۹۶۰

    ۱۹۶۰: برت لنکستر - المر گنتری در نقش المر گنتری
        تروور هوارد - پسران و عشاق در نقش والتر مورل
        جک لمون - آپارتمان در نقش سی سی بکستر
        لورنس الیویر - نمایشگر در نقش آرچی رایس
        اسپنسر تریسی - باد را به ارث ببر در نقش هنری دراموند

    ۱۹۶۱: ماکسیمیلیان شل - محاکمه در نورنبرگ در نقش هنس رالف
        شارل بویه - فانی در نقش فانی
        پل نیومن - بیلیاردباز در نقش ادی فلسون
        اسپنسر تریسی - محاکمه در نورنبرگ در نقش قاضی بزرگ دن هی وود
        استوارت ویتمن - نشانه در نقش جیم فولر

گری گوری پک

    ۱۹۶۲: گری گوری پک - کشتن مرغ مقلد در نقش اتی کاس فینچ
        برت لنکستر - پرنده باز آلکاتراز در نقش رابرت استرود
        جک لمون - روزهای شراب و گل سرخ در نقش جو کلی
        مارچلو ماستریانی - طلاق به سبک ایتالیایی در نقش فردیناندو سفالو
        پیتر اوتول - لورنس عربستان در نقش تی. ای. لورنس

    ۱۹۶۳: سیدنی پوآتیه - سوسن‌های صحرایی در نقش هومر اسمیت
        آلبرت فینی - تام جونز در نقش تام جونز
        ریچارد هریس - این زندگی ورزشی در نقش فرانک مچین
        رکس هریسون - کلئوپاترا در نقش جولیوس سزار
        پل نیومن - هاد در نقش هاد بنن

    ۱۹۶۴: رکس هریسون - بانوی زیبای من در نقش هنری هیگینس
        ریچارد برتون - بکت در نقش توماس بکت
        پیتر اوتول - بکت در نقش هنری دوم
        آنتونی کوئین - زوربای یونانی در نقش الکسیس زوربا
        پیتر سلرز - دکتر استرنجلاو در نقش سرهنگ نیروی هوایی لیونل مندرک

    ۱۹۶۵: لی ماروین - کت بالو در نقش کید شلین و تیم استراون
        ریچارد برتون - The Spy Who Came in from the Cold در نقش الک لیمز
        لورنس الیویر - اتللو در نقش اتللو
        رد استیگر - سمسار در نقش سول نازرمان
        اسکار ورنر - کشتی احمق‌ها در نقش ویلی شون من

    ۱۹۶۶: پل اسکافیلد - مردی برای تمام فصول در نقش توماس مور
        آلن آرکین - روس‌ها دارند می‌آیند، روس‌ها دارند می‌آیند در نقش ستوان روزانوف
        ریچارد برتون - چه کسی از ویرجینیا وولف می‌ترسد؟ در نقش جرج
        مایکل کین - الفی در نقش الفی
        استیو مک‌کوئین - دانه‌های شن در نقش جیک هولمن

    ۱۹۶۷: رد استایگر - در گرمای شب در نقش بیل گیلسپی
        وارن بیتی - بانی و کلاید در نقش کلاید بارو
        داستین هافمن - فارق التحصیل در نقش بنجامین برادوک
        پل نیومن - لوک خوش دست در نقش لوک جکسون
        اسپنسر تریسی - حدس بزن چه کسی برای شام می‌آید؟ در نقش مت دریتون

    ۱۹۶۸: کلیف رابرتسون - چارلی در نقش چارلی گوردون
        آلن آرکین - قلب، یک شکارچی تنهاست در نقش جان سینگر
        آلن بیتس - تعمیرکار در نقش یاکوف بوک
        ران مودی - الیور! در نقش فاگین
        پیتر اوتول - شیر در زمستان در نقش هنری دوم

    ۱۹۶۹: جان وین - True Girl در نقش روستر کوگبرن
        ریچارد برتون - آن، ملکهٔ هزار روزه درنقش هنری هشتم
        داستین هافمن - کابوی نیمه شب در نقش انریکو راستو ریزو
        پیتر اوتول - خداخافظ آقای چیپس در نقش آرتور چیپینگ
        جون ویت - کابوی نیمه شب در نقش جو باک

 
دههٔ ۱۹۷۰

    ۱۹۷۰: جورج سی اسکات - پاتن در نقش جرج سی پاتن (جایزه رانپذیرفت.)
        ملوین داگلاس - هرگز برای پدرم آواز نخواندم در نقش تام گاریسون
        جیمز ارل جونز - امید سفید بزرگ در نقش جک جفرسون
        جک نیکلسون - پنج قطعه آسان در نقش بابی دوپیا
        رایان اونیل - داستان عشق در نقش اولیور بارتل چهارم

    ۱۹۷۱: جین هکمن - ارتباط فرانسوی در نقش کاراگاه جیمی
        پیتر فینچ - یکشنبه، یکشنبهٔ لعنتی درنقش دنیل هیرش
        والتر ماتائو - کاچ درنقش جوزف پی کاچر
        جورج سی اسکات - بیمارستان در نقش دکتر هربرت باک
        تاپل - ویولون زن روی بام در نقش توای

    ۱۹۷۲: مارلون براندو - پدرخوانده در نقش ویتو کورلئونه (جایزه رانپذیرفت.)
        مایکل کین - کاراگاه در نقش میلو تیندل
        لورنس الیویر - کاراگاه در نقش اندرو وایک
        پیتر اوتول - طبقهٔ حاکم در نقش جک گارنی
        پل وینفیلد - ساندر در نقش ناتان لی مورگان

جک لمون

    ۱۹۷۳: جک لمون - ببر را نجات بده در نقش هری استانر
        مارلون براندو - آخرین تانگو در پاریس در نقش پل
        جک نیکلسون - آخرین جزئیات در نقش بیلی بادسکی
        آل پاچینو - سرپیکو در نقش فرانک سرپیکو
        رابرت ردفورد - نیش در نقش جانی هوکر

    ۱۹۷۴: آرت کارنی - هری و تونتو در نقش هری کومز
        آلبرت فینی - قتل در قطار سریع السیر شرق در نقش هرکول پوارو
        داستین هافمن - لنی در نقش لنی بروس
        جک نیکلسون - محلهٔ چینی‌ها در نقش جک جی چی گیتس
        آل پاچینو - پدرخوانده ۲ در نقش مایکل کورلئونه

    ۱۹۷۵: جک نیکلسون - پرواز بر فراز آشیانه فاخته در نقش رندل پاتریک مک مورفی
        والتر ماتائو - پسران آفتاب در نقش ویلی کلارک
        آل پاچینو - بعدازظهر سگی در نقش سانی وارتزیک
        ماکسیمیلیان شل - مردی در اتاقک شیشه‌ای در نقش آرتور گلدمن
        جیمز ویتمور - آنان را به درک بفرست، هری! در نقش هری ترومن

    ۱۹۷۶: پیتر فینچ - شبکه (پس از مرگ) در نقش هوارد بیلی
        رابرت دنیرو - راننده تاکسی در نقش تراویس بیکل
        جیان کارلو جیانینی - هفت زیبا در نقش پاسکوالینو فرافوسو
        ویلیام هولدن - شبکه در نقش ماکس
        سیلوستر استالونه - راکی در نقش راکی

    ۱۹۷۷: ریچارد دریفوس - دختر خداحافظی در نقش الیوت گارفیلد
        وودی آلن - آنی هال در نقش آلوی سینگر
        ریچارد برتون - اسب در نقش مارتین دیزرت
        مارچلو ماسترویانی - یک روز ویژه در نقش گابریل
        جان تراولتا - تب شنبه شب در نقش تونی مانیرو

    ۱۹۷۸: جون ویت - بازگشت به خانه در نقش لوک مارتین
        وارن بیتی - بهشت می‌تواند منتظر بماند در نقش جو پندلتون
        گری بازی - داستان بادی هالی در نقش بادی هالی
        رابرت دنیرو - شکارچی گوزن در نقش مایکل رانسکی
        لورنس الیویر - پسران برزیل در نقش ازرا لیبرمن

    ۱۹۷۹: داستین هافمن - کریمر علیه کریمر در نقش تد کریمر
        جک لمون - سندرم چینی در نقش جک گودل
        آل پاچینو - ...و عدالت برای همه در نقش ارتور کریکلند
        روی شایدر - همه آن چیزها در نقش جو گیدون
        پیتر سلرز - حضور در نقش شانس

 
دههٔ ۱۹۸۰

    ۱۹۸۰: رابرت دنیرو - گاو خشمگین در نقش جیک لاموتا
        رابرت دووال - سانتینی بزرگ در نقش سرهنگ دوم بول میچام
        جان هارت - مرد فیل نما در نقش جوزف مریک
        جک لمون - ستایش در نقش اسکاتی تمپلتون
        پیتر اتول - بازیگر بدل در نقش الی کراس

    ۱۹۸۱: هنری فوندا - در برکهٔ طلایی در نقش نورمن سایر
        وارن بیتی - سرخ‌ها در نقش جان سیلاس رید
        برت لنکستر - آتلانتیک سیتی در نقش لو پاسکال
        دادلی مور - آرتور در نقش ارتور بچ
        پل نیومن - بدون قصد ارتکاب جرم در نقش مایکل کولین گاله گر

    ۱۹۸۲: بن کینگزلی - گاندی در نقش مهاتما گاندی
        داستین هافمن - توتسی در نقش مایکل دورسی/دوروسی میشلز
        جک لمون - گمشده در نقش اد هورمان
        پل نیومن - حکم دادگاه در نقش فرانک گالوین
        پیتر اتول - سال محبوب من در نقش الن سوان

    ۱۹۸۳: رابرت دووال - دوران مهرورزی در نقش مارک اسلج
        مایکل کین - آموزش ریتا در نقش دکتر فرانک براینت
        تام کانتی - روبن، روبن در نقش گوان مک گلند
        تام کورتینی - متصدی لباس در نقش نورمن
        آلبرت فینی - متصدی لباس در نقش سر

    ۱۹۸۴: اف. مورای آبراهام - آمادئوس در نقش آنتونیو سالیری
        جف بریجز - استارمن در نقش استارمن
        آلبرت فینی - زیر آتشفشان در نقش گوفری فریمن
        تام هلس - آمادئوس در نقش ولفگانگ آمادئوس موتزارت
        سام واترسون - میدان‌های کشتار در نقش سیدنی چانبرگ

    ۱۹۸۵: ویلیام هرت - بوسهٔ زن عنکبوتی در نقش لوییس مولینا
        هریسون فورد - شاهد در نقش جان بوک
        جیمز گارنر - ماجرای عاشقانهٔ مورفی در نقش مورفی جونز
        جک نیکلسون - افتخار پریزی در نقش چارلی پارتانت
        جون ویت - قطار افسارگسیخته در نقش اسکار مانی منهیم

    ۱۹۸۶: پل نیومن - رنگ پول در نقش فست ادی فلسون
        دکستر گوردون - حدود نیمه شب در نقش دیل ترنر
        باب هاسکینز - مونالیزا در نقش جورج
        ویلیام هرت - فرزندان یک خدای کهتر در نقش جیمز لید
        جیمز وودز - سالوادور در نقش ریچارد بویل

    ۱۹۸۷: مایکل داگلاس - وال استریت در نقش گوردن گکو
        ویلیام هارت - اخبار تلویزیون در نقش تام گرونیک
        مارچلو ماستریانی - چشم‌های سیاه در نقش رومانو
        جک نیکلسون - آیرون وید در نقش فرانسیس پیلان
        رابین ویلیامز - صبح بخیر، ویتنام در نقش ادرین کرانر

    ۱۹۸۸: داستین هافمن - مرد بارانی در نقش ریموند بابیت
        جین هکمن - می سی سی پی می‌سوزد در نقش رابرت اندرسن
        تام هنکس - بزرگ در نقش جاش باسکین
        ادوارد جیمز اولموس - بایست و صحبت کن در نقش جیمی اسکالنت
        مکس فون سیدو - پلهٔ فاتح در نقش لسفار

    ۱۹۸۹: دانیل دی-لوئیس - پای چپ من در نقش کریستی براون
        کنت برنگ - هنری پنجم در نقش هنری پنجم
        تام کروز - متولد چهارم جولای در نقش ران کویک
        مورگان فریمن - رانندگی برای خانم دیزی در نقش هاک کلبرن
        رابین ویلیامز - انجمن شاعران مرده در نقش جان کیتینگ

 
دههٔ ۱۹۹۰

    ۱۹۹۰: جرمی آیرونز - برگشت اقبال در نقش کلاووس ون بولو
        کوین کاستنر - با گرگ‌ها می‌رقصد در نقش ستوان دانبار
        رابرت دنیرو - بیداری‌ها در نقش لئونارد لاو
        ژرارد دپاردیو - سیرانو در نقش سیرانو برگراک
        ریچارد هریس - مزرعه در نقش بول مک کیب

    ۱۹۹۱: آنتونی هاپکینز - سکوت بره‌ها در نقش دکتر هنیبال لکتر
        وارن بیتی - باگزی در نقش باگزی سیگل
        رابرت دنیرو - تنگه وحشت در نقش ماکس کدی
        نیک نولتی - شاهزاده جزر و مد در نقش تام وینگو
        رابین ویلیامز - شاه ماهیگیری در نقش پاری

آل پاچینو

    ۱۹۹۲: آل پاچینو - بوی خوش زن در نقش ستوان فرانک اسلید
        رابرت داونی - چاپلین در نقش چارلی چاپلین
        کلینت ایستوود - نابخشوده در نقش ویلیام بیل مانی
        استیفن ری - گریهٔ بازی در نقش فرگوس
        دنزل واشنگتن - مالکوم ایکس در نقش مالکوم ایکس

    ۱۹۹۳: تام هنکس - فیلادلفیا در نقش اندرو بکت
        لارنس فیشبر - عشق چیه در نقش ایک ترنر
        آنتونی هاپکینز - روز ماندن در نقش جیمز استیونس
        دانیل دی لوئیس - به نام پدر در نقش جری کنلون
        لیام نیسون - فهرست شیندلر در نقش اسکار شیندلر

    ۱۹۹۴: تام هنکس - فارست گامپ در نقش فارست گامپ
        مورگان فریمن - رستگاری از شاوشنک در نقش الیس بوید رد ردینگ
        نیل هاوتورن - دیوانگی شاه جورج در نقش جورج سوم
        پل نیومن - دلقک در نقش سالی سولیوان
        جان تراولتا - داستان عامه‌پسند در نقش وینسنت وگا

    ۱۹۹۵: نیکلاس کیج - ترک لاس وگاس در نقش بن سندرسون
        ریچارد دریفیوز - نوشتهٔ هلندی در نقش گلن هلند
        آنتونی هاپکینز - نیکسون در نقش ریچارد نیکسون
        شان پن - قدم زدن مرد مرده در نقش متیو پانکلت
        ماسیمو تروسی - پوسینو در نقش ماریو راپلو (پس از مرگ نامزد شده‌است.)

    ۱۹۹۶: جفری راش - درخشش در نقش دیوید هلفگات
        تام کروز - جری مگوایر در نقش جری مگوایر
        رالف فاینز - بیمار انگلیسی در نقش کنت لزلو دی الماسی
        وودی هارلسون - مردم علیه لری فلینت در نقش لری فلینت
        بیلی باب تورنتون - تیغ تنها در نقش کارل چیلدرز

    ۱۹۹۷: جک نیکلسون - بهترین شکل ممکن در نقش ملوین یو دال
        مت دیمون - ویل هانتینگ نابغه در نقش ویل هانتینگ
        رابرت دووال - فرستاده در نقش ایلیس (سانی) دویی
        پیتر فوندا - طلای یولی در نقش یولیسس(یولی) جکسون
        داستین هافمن - سگ را بجنبان در نقش استنلی موتز

    ۱۹۹۸: روبرتو بنینی - زندگی زیباست در نقش گویدو ارفیک
        تام هنکس - نجات سرباز رایان در نقش کاپیتان جان اچ میلر
        یان مک کلین - خدایان و هیولاها درنقش جیمز وال
        نیک نولتی - پریشانی در نقش وید وایت هوس
        ادوارد نورتن - تاریخ مجهول آمریکا در نقش درک وین یارد

    ۱۹۹۹: کوین اسپیسی - زیبای آمریکایی در نقش لستر بورنهام
        راسل کرو - نفوذی در نقش دکتر جفری ویگاند
        ریچارد فارنسورت - داستان راست در نقش آلوین استریت
        شان پن - شیرینی و لاو دان در نقش امت ری
        دنزل واشنگتن - هاریکن در نقش رابین هاریکن کارتر

 
دههٔ ۲۰۰۰

    ۲۰۰۰: راسل کرو - گلادیاتور در نقش ماکسیموس دسیموس مریدوس
        خاویر باردم - قبل از شب پائیز در نقش رینالد ارناس
        تام هنکس - دورافتاده در نقش چاک نولند
        اد هریس - پولاک در نقش جکسون پولاک
        جفری راش - بال پرنده در نقش مارکی دوساد

    ۲۰۰۱: دنزل واشنگتن - روز تعلیم در نقش آلونزو هریس
        راسل کرو - یک ذهن زیبا در نقش جان فوربز نش
        شان پن - من سام هستم در نقش سام داسون
        ویل اسمیت - علی در نقش محمد علی
        تام ویلکینسون - در اتاق خواب در نقش توماس فاولر

    ۲۰۰۲: آدرین برودی - پیانیست در نقش ولادیزلاو اسزومن
        نیکولاس کیج - اقتباس در نقش چارلیز کوفمن /دونالد کوفمن
        مایکل کین - آمریکایی آرام در نقش توماس فاولر
        دانیل دی-لوئیس - دار و دسته‌های نیویورکی در نقش قصاب
        جک نیکلسون - دربارهٔ اشمیت در نقش وارنر اشمیت

شان پن

    ۲۰۰۳: شان پن - رودخانه مرموز در نقش جیمی مارکوم
        جانی دپ - دزدان دریایی کارائیب: نفرین مروارید سیاه در نقش کاپیتان جک گنجشکه
        بن کینگزلی - خانه‌ای از شن و مه در نقش برانی
        جود لاو - کوهستان سرد در نقش اینمن
        بیل موری - گمشده در ترجمه در نقش باب هریس
    ۲۰۰۴: جیمی فوکس - ری در نقش ری چارلز
        دان چیدل - هتل رواندا در نقش پل روززاباگینا
        جانی دپ - در جستجوی ناکجاآباد در نقش سر جیمز متیو باری
        لئوناردو دی‌کاپریو - هوانورد در نقش هوارد هیوز
        کلینت ایستوود - دختر میلیون دلاری در نقش فرانکی دان
    ۲۰۰۵: فیلیپ سیمور هافمن - کاپوتی در نقش ترومن کاپوتی
        ترنس هوارد - گول زدن در نقش دی جی
        هیت لجر - کوهستان بروکبک در نقش انیس دل مار
        یواکین فینیکس - وفاداری در نقش جانی کش
        دیوید استراترن - شب بخیر و موفق باشید در نقش ادوارد ر مورو
    ۲۰۰۶: فارست ویتاکر - آخرین پادشاه اسکاتلند در نقش ایدی امین
        لئوناردو دی‌کاپریو - الماس خونین در نقش دنی ارچر
        رایان کاستلینگ - نیمه نیلوفر در نقش دن دان
        پیتر اوتول - ونوس در نقش موریس
        ویل اسمیت - به دنبال خوشبختی در نقش کریس گاردنر
    ۲۰۰۷: دانیل دی-لوئیس - خون به پا خواهد شد
        جرج کلونی - مایکل کلایتون
        جانی دپ - سوئینی تاد
        تامی لی جونز - در دره الاه
        ویگو مورتنسن - وعده های شرقی

مراسم بسیار زیبای The 86th Annual Academy Awards با کیفیت عالی HDTV
به همراه لینک مستقیم و مراسم فرش قرمز اسکار به صورت کامل

نام مراسم : The 86th Annual Academy Awards
محصول : آمریکا
زبان : انگلیسی
زمان : - دقیقه
امتیاز : 7.9/10
کیفیت : عالی HDTV
فرمت : MKV
حجم : 1000 MB و 400 MB
اطلاعات بیشتر : کلیک کنید
لینک دانلود : مستقیم – Direct
آشنایی با مراسم اسکار :جایزه آکادمی که به‌طور غیررسمی اسکار می‌نامند؛ جایزه‌ای است که هر ساله توسط آکادمی علوم و هنرهای تصاویر متحرک به بهترین آثار صنعت سینما اهدا می‌شود . این مراسم یکی از مهم ترین ترین مراسم‌های اهدای جوایز در جهان است و هر ساله در بیش از ۱۰۰ کشور جهان به‌صورت زنده پخش می‌شود و امسال شاهد 86 مین سری این مراسم می باشیم.

فیلم فوق العاده زیبا و جنایی The Wolf of Wall Streetبا کیفیت فوق العاده 720p
به همراه لینک مستقیم و زیرنویس فارسی

نام فیلم : The Wolf of Wall Street
ژانر : کمدی | بیوگرافی | جنایی
کارگردان : Martin Scorsese
نویسنده : Terence Winter, Jordan Belfort
بازیگران : Leonardo DiCaprio, Jonah Hill, Margot Robbie
محصول : آمریکا
زبان : انگلیسی | فرانسوی
زمان : 180 دقیقه
امتیاز : 8.5/10
کیفیت : فوق العاده 720p
فرمت : MKV
حجم : 1410 MB
اطلاعات بیشتر : کلیک کنید
لینک دانلود : مستقیم – Direct
خلاصه داستان : فیلم بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده است و به قدرت رسیدن و سقوط یک دلال مشهور نیویورکی به نام جوردن بلفورت را به تصویر می کشد. فردی که در پرونده ی شفاف سازی مربوط به وال استریت دردسرهای زیادی ایجاد کرد و…

دانلود فیلم The Wolf of Wall Street با لینک مستقیم و زیرنویس فارسی

فیلم زیبا و اکشن Ironclad: Battle for Bloodبا کیفیت عالی DVDRip
به همراه لینک مستقیم

نام فیلم : Ironclad: Battle for Blood
ژانر : اکشن | ماجرایی
کارگردان : Jonathan English
نویسنده : Jonathan English, Stephen McDool
بازیگران : Michelle Fairley, Roxanne McKee, Danny Webb
محصول : انگلستان
زبان : انگلیسی
زمان : 108 دقیقه
امتیاز : 5.1/10
کیفیت : عالی DVDRip
فرمت : MKV
حجم : 450 MB
اطلاعات بیشتر : کلیک کنید
لینک دانلود : مستقیم – Direct
خلاصه داستان : یکی از بازماندگاه محاصره قلعه بزرگ روچستر برای نجات خاندان خود از دست مهاجمان به آن ها حمله می کند و …

 

دانلود فیلم Ironclad: Battle for Blood با لینک مستفیم